جمعه, 28 ارديبهشت 1403

cloop

telegram

aparat instagram

A+ A A-

شناسنامه شهر قم در سفرنامه ها و متون قديمي

شهر قم به دليل حرم مطهر حضرت معصومه (ع ) كه زيارتگاه عاشقان آن بانوي بزرگوار است در طول تاريخ همواره مورد توجه بوده است . از سويي ديگر به سبب آن كه در مركز كشور قرار دارد از گذشته تاكنون به عنوان يكي از جاده هاي اصلي از محور شمال به جنوب كشور به شمار مي رود. بر همين اساس در طول تاريخ عده اي از محققان ، جهانگردان ، مورخان ، جغرافي نگاران و... طي سفرهاي گوناگون به هنگام اقامت يا عبوري گذرا از اين شهر گوشه هايي از خصوصيات فيزيكي ، اجتماعي ، اقتصادي ، تاريخي و... آن را به رشته تحرير كشيده اند كه به نوبه خود بسيار با ارزش است . در اين متون تاريخي مي توان به مطالب ارزنده دقيقي از اين شهر دست يافت كه حكايتي از قصه ديرينه آن دارد.

حال در اين مختصر ضمن رعايت تقدم و تأخر نوشتارها به سير تاريخي شهر قم مي پردازيم و تنها به معرفي برخي منابع اكتفا خواهيم كرد تا ببينيم اوضاع و احوال قم در سده هاي پيشين چگونه بوده است .

يعقوبي
يعقوبي معروف به ابن واضح در نيمه دوم سده سوم هجري قمري (278.ق ) در كتاب «البلدان » از شهر قم چنين ياد مي كند:

«و كسي كه قصد قم را دارد، چون كسي كه رو به شرق مي رود از مهران بيرون رود و در روستاهاي مهران پيش رود و از شهر مهران تا شهر قم پنج منزل در راه است و شهر بزرگ قم كه به آن «منيجان » گفته مي شود وشهري جليل القدر كه گويند در آن هزار گذر است و درون شهر دژي است كهن براي عجم ، و در كنار آن شهري است كه به آن كمندان گفته مي شود و آن را رودخانه اي است كه در ميان دو شهر آب در آن جاري است و روي آن پل هايي است كه با سنگ بسته شده و روي آنها از شهر «منيجان » به شهر«كمندان » عبور مي كنند، و اهالي آن كه بر آن شهر چيره اند، قومي هستند از «مذحج » و سپس از «اشعريان » ودر آن مردمي از عجم هاي كهن سكونت دارند، و قومي هم از موالي كه خود مي گويند كه آنان موالي عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب اند».

اصطخري
اصطخري در سال 340 هجري قمري قصد مسافرت و سياحت نمود. وي حاصل اطلاعات خود را كه متكي به كتاب «صور الاقاليم »، ابوزيد بلخي است در كتاب «المسالك و الممالك » به رشته تحرير كشيد. وي دركتاب مذكور از شهر قم چنين مي نويسد:

«قم ديوار دارد، و آب چاه خورند. و مردم تنگ معيشت باشند. و بهار و تابستان رودخانه بزرگ روان باشد.و پسته و بندق بسيار خيزد... و مردم قم همه مذهب شيعه دارند و اصل ايشان بيشتر از عرب است .

ابودلف
ابودلف سياح معروف عرب در سفرنامه خود كه در آغاز سده چهارم هجري قمري (341 ه¨.ق ) نگاشته است . از شهر قم چنين ياد مي كند:

«... بعد از آنجا قم است و آن شهر تازه ساز اسلامي است . در قم اثري از غير اعراب (اعاجم ) وجود ندارد،احداث كننده اين شهر طليحة بن الاحوص الاشعري بود، در آنجا چاه هاي آب وجود دارد و مانند آب آن ازحيث خنكي و گوارايي در روي زمين يافت نمي شود. مي گويند گاهي در تابستان از آن چاهها برف بيرون آمده است ، ساختمان هاي قم آجري و سرداب هاي بسيار خنك دارد.»

ابن حوقل
ابن حوقل در زمان سامانيان به سرزمين ايران پاگذاشت و بر اين اساس مجموعه اطلاعات خود را در سال 367 هجري قمري در كتاب «صورة الارض » به رشته تحرير كشيد. وي شرح ديدار از شهر قم را چنينمي نويسد:

«شهر قم حصاري دارد و فراخ نعمت است و آب آشاميدني مردم از چاه و آب باغ ها با دولاب تأمين مي شود. ميوه ها و درختان پسته و فندق دارد... همه مردم بي استثناء شيعه و اغلب آنان عرب اند و زبانشان فارسي است ».

مؤلف حدود العالم
كتاب «حدود العالم من المشرق الي المغرب » در نيمه دوم سده چهارم هجري قمري (372 ه¨.ق ) تأليف شده است . ولي متأسفانه مؤلف آن نامعلوم است . نويسنده شهر قم را چنين ذكر مي كند:

«قم ، شهري است بزرگ و ويران و كشت بسيار و مردماني شيعي اند و بلفضل پسر عميد از آنجا بود و از وي زعفران خيزد»

ياقوت حموي
«لسترنج » در كتاب «جغرافياي تاريخي سرزمين هاي خلافت شرقي » به نقل از ياقوت حموي درباره شهر قم مي نويسد:

«نام قديم قم كمندان بوده كه اعراب پاره اي از حروف آن را حذف نموده و آن را قم ناميدند. در آن شهرآثار قلعه كهنه اي متعلق به ايرانيان وجود دارد كه هنوز باقي است و رودخانه اي بين دو شهر (يعني قلعه قديم و شهر اسلامي ) قرار دارد كه آب در آن جاري است و چند پل سنگي بر آن بسته شده ».

ابوالفداء
ابوالفداء مورخ و جغرافي دان (672-732 .ق ) در كتاب خود به نام «تقويم البلدان » به نقل از «اللباب » شهرقم را اين گونه توصيف مي كند:

«در اللباب » آمده است كه قم را در سال 83 هجري عبدالله بن سعدان و اخوص و اسحاق و نعيم وعبدالرحمن معروف به بني سعد بن مالك بن عامر بن الاشعري بنا كردند و ايشان از اصحاب عبدالرحمن بن محمد بن الاشعث بودند. چون عبدالرحمن از حجاج بن يوسف ثقفي شكست يافت ، ايشان در اين موضع اقامت گزيدند كه در آن هنگام هفت ديه بود به يكديگر نزديك . پس گروهي ديگر از يارانشان بديشانپيوستند و رئيسان آن ديه ها را كشتند و بر آنها مستولي شدند. و بناهايي برآوردند چنانكه آن هفت ديه خودهفت محله از شهر شدند و نام يكي از آن ديه ها كميدان بود پس به سبب تخفيف، برخي از حروف را ساقط كردند و آنچنانكه رسم عرب است در تعريب تحرير كاف را به قاف بدل كردند و قم گفتند. عبدالله بن سعدان را پسري بود به نام موسي او از كوفه به قم نقل كرد و هم او بود كه تشيع را در آن ديار آشكارساخت ».

حمدالله مستوفي
حمدالله مستوفي شاعر، مورخ و جغرافي نويس ايراني در سده هشتم هجري قمري (740 ه¨.ق ) در اثرمعروف خود تزهة القلوب ، شهر قم را چنين بيان مي دارد:

«قم از اقليم چهارم است و... طهمورث ساخت ... دور بارويش زيادت از ده هزار گام است ، گويند به چهل گام بر باروي قزوين زيادت است و هوايش معتدل است و آبش از رودي كه از جربادقان مي آيد و در آنجانيز همچون آوه زمستان يخ آب در چاه مي بندند تا به هنگام گرما باز مي دمد و آب چاهش در پانزده گزي بود و اندكي به شوري مايل بود، از ارتفاعاتش غله و پنبه بسيار بود و از ميوه هايش انار و فُستق و خربزه وانجير سرخ نيكوست و در آن شهر درخت سرو سخت نيكو مي آيد و مردم آنجا شيعه اثني عشري اند و به غايت متعصب و اكثر آن شهر اكنون خراب است اما بارويش بيشتر برجاست ».

كنتاريني
كنتاريني ونيزي طي سفر خود در سال 1474 ميلادي به شهر قم مي نويسد:

«قم شهر كوچك ولي زيبايي است كه در دشتي قرار گرفته و با ديوارهاي گلي محصور شده است و همه چيز به حد وفور در آن يافت مي شود و داراي بازارهاي خوبي است كه مركز داد و ستد فرآورده هاي دستي و فاستوني هاي آن است ».

پتيرو دلاوآله
پيترو دلاوآله در سال 1617 ميلادي در زمان سلطنت شاه عباس بزرگ به ايران سفر كرد و در سفرنامه خوددرباره قم چنين نوشت :

«... به طوري كه در كتاب شرح جغرافيا نوشته شده، اين شهر در ازمنه قديم قوانا نام داشته و شهري از ايالت مديا محسوب مي شده است . من به اين نظر هنوز هم معتقد هستم و عقيده دارم حتي كاشان هم كه جنوبي تراست جزء مديا محسوب مي شود، با وجود اين، مردم محل ،اين شهر را قسمتي از خاك عراق مي شمارند. قم از شهرهاي متوسط ايران است و از لحاظ بزرگي به كاشان نمي رسد، جمعيتش هم از آن شهر كمتر است ،ولي در محل مناسب تري واقع شده و مي توان گفت زيباتر است . جلوي شهر رودخانه كوچكي جاري است كه در اثر باران و آب كوههاي اطراف بعضي اوقات خيلي بزرگ و پر آب مي شود.

در نزديكي پل سنگي اين رودخانه مقبره اي واقع شده كه مي گويند خواهر امام رضا (ع ) يكي از بازماندگان پيغمبر اسلام در آنجا دفن است و اين خواهر نيز از طرف مردم مقدس شمرده مي شود و مدفن او زيارتگاه عمومي است . كوچه ها و بازار شهر نسبتاً خوب و تميز و ميدان شهر به حد كافي جا دارد و متناسب است وروي هم رفته تمام شهر به نظر من زيبا و دلگشا آمد».

كاتف
فدت آفاناس يويچ كاتف روسي نتايج ديدار خود را طي سالهاي 1624 و 1623 ميلادي در سفرنامه خود بهشرح زير به رشته تحرير كشيد:

«از ساوه تا قم از راه جلگه واقع در بين كوه ها دو روز بود. به قم قلعه گلي و برجي است كه بد ساخته شده ،با ورود به قم از راه ساوه قصري زيباي شاهي و كاروانسرايي ديده مي شود./ در شهر بازار و كاروانسرا وانواع سبزي ها هست ، بدين ناحيت شمشير و زره مي سازند و جوشن ها را دو مرتبه آبديده مي كنند، نان قم خوب و آبش سرد است ».

آدام اولئاريوس
آدام او لئاريوس آلماني در سده هيجدهم ميلادي (1633 م ) به ايران سفر كرد و در سفرنامه خود شهر قم رااين چنين توصيف نمود:

«قم يك شهر باستاني ، و بطلميوس آنجا را گوريانا ناميده است . اين شهر در قديم بسيار بزرگ و گسترده بوده است و امروز نيز از باقيمانده چندين ديوار خراب مي توان به اين حقيقت پي برد. قم نيز بر روي دشتي هموار قرار گرفته و در سوي راست آن رشته كوه الوند كه خود را با قله سفيدش نشان مي دهد، واقع شدهاست ، از اين كوه دو رشته رودخانه سرچشمه مي گيرد و در داخل شهر به يكديگر متصل و جاري مي شوند،در بهار سه سال پيش از اين دو رودخانه مزبور چنان از آب پر شدند كه سيل ناشي از آن بيش از يك هزارخانه را از بين برده بود. در شهر و بيرون آن باغات بسياري ديده مي شود كه ميوه هاي خوب از آنها به دست مي آيد، از آن جمله نوعي صيفي به بزرگي و گردي يك نارنج است كه رنگ هايي زيبايي دارد. اين ميوهبسيار خوشبوست و از اين جهت به آن شمامه مي گويند، آن را به دست مي گيرند و مي بويند، اما مزه خوبي برخلاف برخي از صيفي ها كه به شيريني شكر هستند ندارد.

در اين منطقه گونه اي غريب و نادر از خيار وجود دارد كه در ازاي آن به سه ربع ساعد مي رسد و قطور وكج و معوج است . از اين رو به آن شون خيار يعني كج مي گويند. اين خيار را در سركه مي خوابانند (نه مانند ما كه در نمك مي خوابانيم ) و خام آن را با نمك مي خورند و بايد گفت كه مزه آن كاملاً غريب است .

غير از اين در حومه كشتزارهاي بسيار وجود دارد كه در آنها انواع غلات و نيز پنبه كشت مي شود. مهمترين صنايع دستي اينجا شمشيرسازي و سفالگري است . مي گويند كه بهترين تيغ در اينجا ساخته مي شود كه به بهاي چهار تا بيست تالر مي فروشند. فولادي را كه براي تهيه تيغ به كار مي برند از شهر نيريز كه در مسافت چهار روز مسافرت از اصفهان در پشت واقع است مي آورند، گويا در رشته كوههاي دماوند معادن پولاد وآهن زيادي وجود داشته باشد.

از سفال انواع و اقسام ظروف تهيه مي كنند. كوزه سنگي آب نيز مي سازند كه همراه با ظروف سفالين به تمام شهرهاي كشور صادر مي شود. مي گويند كه آب حتي در تابستان گرم چنانچه مدت كوتاهي در اين كوزه بماند تازه و سرد مي شود.

تاورنيه
تاورنيه فرانسوي طي سنوات 1631 تا 1665 ميلادي چندين بار به ايران مسافرت كرد. او در سفرنامه خوددرباره شهر قم مي نويسد:

«قم يكي از شهرهاي بزرگ ايران است كه در يك جلگه صافي واقع شده و برنج در آنجا به حد وفور به عمل مي آيد، ميوه هاي آن هم خوب مي شود، خصوصاً انارهاي درشت اعلي دارد. حصار و باروي شهر ازخاك و گل و داراي برج هاي متعدد است كه در فاصله هاي كم ساخته شده اند. خانه ها هم چون همه از خاك و گل است داخله آنها تميز است در ابتداي ورود به شهر از رودخانه توسط يك پل سنگي بايد گذشت و ازروي سد قشنگي طرف دست راست پيچيد و به كاروانسراي خيلي عالي راحتي رفت ».

شاردن
ژان شاردن فرانسوي در سياحتنامه خود شرح مفصلي از حاصل مشاهداتش از قم را كه در اواخر سالهاي 1674تا 1676 ميلادي صورت گرفته ، نگاشته است . وي در سياحتنامه خود مي نويسد:

«قم شهر بزرگي است كه در دشت وسيعي در طول يك رودخانه و در مقابل كوه بلندي كه نيم ساعت راه باآن فاصله دارد، واقع شده است ، هيأت اين بلده مربع مستطيل مي باشد كه از طرف مشرق به سوي مغرب گسترده شده است ... اين شهر داراي پانزده هزار باب خانه ، باغچه است ... و اكناف و اطراف قم را باغ ها وبساطين احاطه كرده است .

فلاندن
اوژن فلاندن در سال 1840 ميلادي به شهر قم رفت . وي در سفرنامه خود اين شهر را چنين شرح مي دهد:

«قم از نظر اينكه مدفن يكي از اولاد پيغمبر (ص ) است نزد شيعيان اهميتي ويژه دارد بسزا. از نظر فني و صنعتي تنها صابون پزي و كوزه گري دارد. فتحعليشاه به قم احترامي بسزا مي گذاشت. حتي از كوچه هايشپياده عبور مي نموده است . مقبره فاطمه كه ايراني ها معصومه مي نامند در تمام شرق احترامي بسزا دارد ومردم از اكناف به زيارتش مي آيند... اين مقبره از مرمر، طلا و موزاييك است ، تالاري وسيع دارد كه يك تكه نقره مي باشد، در داخلش به اطراف پيشكش هايي را كه از قبيل سلاح ، سنگ هاي قيمتي ، لباس هاي گرانبهاآورده اند ديد مي شود، گنبدش را هم فتحعليشاه از طلا زينت داده است ».

مادام ديولافوآ
مادام ديولافوآ فرانسوي به اتفاق همسرش در سالهاي 1884 تا 1886 ميلادي به ايران سفر كرد. وي درسفرنامه خود مطالبي به شرح زير از قم درج نموده است : «ساعت هفت ،گنبد طلاي قم پديدار گرديد كه درپرتو اشعه آفتاب مانند ستارگان نيزه بازي مي كرد. خانه ها همه مانند مأمونيه و ساده داراي نيم گنبدهاي خشت و گلي هستند كه شكل آنها از خارج ديده مي شود و به قدري زياد هستند كه از دور هم مانند لكه هاي درخشنده اي در پرتو آفتاب خودنمايي مي كنند... از طرفي هم در دور دست بام هاي مخروطي شكل مقابرشيوخ نمايان است و در طرف چپ ، باغ هاي قشنگي مقبره حضرت فاطمه را احاطه كرده اند.

شهر قم به اندازه اي بزرگ است كه ما مجبور شديم سواره به سياحت آن پردازيم . اين شهر سابقاً داراي دويست مقبره عالي بوده كه اكنون سه ربع آنها خراب شده است . مورخين نوشته اند كه اين شهر از بناهاي بسيار قديمي ايران است و پاره اي بناي آن را به سال 203 مسيحي مي دانند»

سرپرسي سايكس
ژنرال سرپرسي سايكس در سفرنامه خود كه در سال 1902 ميلادي تأليف نموده درباره شهر قم مي نويسد:

«قم» در وسط بيابان نمكزاري واقع شده كه مشرف به لوت است و 3200 پا ارتفاع دارد ولي چون مدفن حضرت فاطمه معصومه خواهر حضرت امام رضا مي باشد هميشه اوقات عده كثيري زوار از نقاط مختلف از تهران در آنجا ازدحام مي نمايند... ساعت بزرگ حرم صداي دلنشيني دارد.

مهر الزمان نوبان

اضافه کردن نظر


اوقات شرعی


    
  اذان صبح
  طلوع خورشید
  اذان ظهر
  غروب خورشید
  اذان مغرب
اوقات به افق :    

 aparat.png - 5.56 کیلو بایتکانال رسمی آپارات

aparat.com/banaee_ir

telegram.png - 11.95 کیلو بایتکانال رسمی تلگرام

telegram.me/banaee_ir

instagram.png - 61.01 کیلو بایتصفحه رسمی اینستاگرام

instagram.com/banaee.ir

cloop.png - 91.16 کیلو بایتکانال رسمی کلوب

cloob.com/banaee.ir

استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

DESIGNED BY ICTDREAM